تنها

 

 

چقدر خسته ام

چقدر تنها مانده ام

پرم از احساس پوچی

 احساس تنهایی داره خفم میکنه .

جایی نیست تا بشه راحت و بی دغدغه فریاد زد

کسی نیست .

نظرات 4 + ارسال نظر
سیدمحمدموسوی سه‌شنبه 23 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 03:50 ق.ظ http://bijar-az.blogsky.com

سلام
من هم پسری تنهاو دل تنگم

ولی ناچارأخودم را پیر مردمعرفی میکنم!!!!!!!!!!!!!۱۱

وبلاگ منم ببین ونظر بگذارخوشحال میشوم

خداحافظ

پیشی سه‌شنبه 23 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 10:59 ب.ظ

salam saret ro bezar rooshoone man faryad bezan begoo khodaia shokret dige tanha nisatam

امیر پنج‌شنبه 25 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 12:45 ق.ظ http://www.deltangiii.blogsky.com

سلام...........
مریم جون....
نمیدونم چه جوری ازت تشکر کنم
بخدا خیلی خوشحال میشم که میای سر میزنی
امیدوارم از خجالتت در بیام
راستی مریم می خواستم بپرسم اهل کجای؟
اگه فضوی نباشه؟ چند سالتونه...؟
اخه دوست دارم.. برای چند دقیقه چت کنیم اگه مایل بودی
ایدی مو نوشتم
دوست دار تو امیر.

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 25 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 11:44 ب.ظ http://doxy.blogsky.com

صلام.!

چرا هست جایی هست که بشه راحت و بی دغدغه فریاد زد...ولی ..ولی..ولی زیر آب فقط میتونی این کار رو بکنی.!...

گشتم نبود...نگرد...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد