امشب

 

 

امشب هم باید بنویسم

مثل دیشب

مثل شبهای قبل

مینویسم مثل هر شب

یک عمره دارم اینکارو میکنم

هر شب مینویسم

هر شب دوستت دارم هایی رو مینویسم که دلم میخواست پیشت فریاد میزدم و نتونستم و نمیتونم

 

ولی امشب با تمام شبابی دیگه فرق داره امشب گفتم دوست دارم اما داد نزدم به زبونم نیوردم

با نگاهم گفتم می دونم تو هم با نگاه جواب منو دادی گفتی کنارت باشم

این رو بدون تا وقتی زنده هستم کنارتم

می دونی امشب یکی از بهترین شبای عمرا بود و یکی از بهتریم روزها تو سال 85

راستی از شاخه گلت ممنونم خیلی قافلگیر شدم آخه می دونی 18 ماه بود که بهم یه شاخه گلم نداده بودی

نمی دونم دیگه چی بگم

 فقط می تونم بگم ( دوست دارم)

 

نظرات 2 + ارسال نظر
دکتر مهران شنبه 27 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 12:13 ق.ظ http://wWW.XSS.BLOGSKY.coM

سلام مریم خانوم وبلاگ قشنگی دارین به من هم یه سری بزنین.

تنــهاتـرین تنــهایـان چهارشنبه 1 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 03:32 ق.ظ http://tanhatarinetanhayan.blogsky.com


سلام همراه مهربون
توی این مدت که نبودم دلم واستون خیلی تنگ شده بود
بالاخره پس از یک ماه انتظار بروز شدیم و چشم به راه اومدنت
منتها این دفعه تصمیم گرفتم زود به زود آپدیت کنم
یادتون نره که به کلبه تنهایی من هر از چند روزی سر بزنی
منتظر همراهی سبز شما هستم
______امضاء : تنهاترین تنهایان

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد